سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عبرت آموزی در سیما

یکشنبه 95/4/20 12:1 صبح| نقد صدا وسیما نقد شکرآباد شکراباد اخلاق در صدا و سیما نقد تلویزی | نظر

ضرورت عبرت آموزی در سیما

شکر اباد... باکودکم نخواهم دید...

امروز برنامه طنز شکر آباد را میدیدم_ من کلا از برنامه های طنز خوشم میآید_ داستان در مورد دو برادر شیر فروش بود ، یکی صالح و دیگری دغلکار. برادر دغلکار اب در شیر میریخت، وایتکس و روغن پالم و شیرخشک و... میریخت و برادر صالح از این کار او حرص میخورد و او را نصیحت میکرد که روزی جزای کارهایش را میدهند. الغرض داستان اینگونه تمام شد که سیل آمد و خانه و اموال برادر درستکار را برد.

برادر درستکار و صالح اعتراض کرد که چرا چنین شد، او متقلب بود اما من بد بخت شدم، جواب دادند اخر خانه او بالای شهر بود و خانه تو پایین شهر پس سیلابها به خانه تو ریخت...

***

بامزه بود بازیگران هم خوب بازی کرده بودند اما... یک لحظه با خودم فکر کردم وقتی این بچه شش ساله دارد همراه من این فیلم را میبیند چه برداشتی میکند؟ وقتی این فیلم طنز با اوضاع روز اجتماع مثل حقوقهای میلیونی و حرفهای عامیانه ما بزرگترها جمع میشود ( حرفهایی مثل ظالم سالم...)، کل باورهای اخلاقی و دینی را به هم میریزد. اینطوری بعد از یک نسل هرچه علمای اخلاق و بزرگان ادب ما برای تربیت نسل ایران زحمت کشیده بودند به هدر خواهد رفت.

ما با دست خودمان تیشه به ریشه اعتقادات درست خودمان میزنیم و این باورهای درست را در کودکانمان سست میکنیم....

وقتی جامعه ای میخواهد پیشرفت کند همه ابزار خود را با آن جهتی که برای پیشرفت در نظر گرفته  باید همسو کند. فیلم و سریال و تبلیغات تلویزیونی و  نظام آموزش و پرورش و.... همه باید در یک جهت حرکت کنند و همدیگر را تایید کنند.

نمیشود گفت این فیلم طنز است پس نشان دادن فلان گناه به حالت طنز اشکال ندارد، آن فیلم تاریخی است اشکال ندارد، این یکی تبلیغات است به ما چه و و و .... بلکه همه اینها ابزارهای ما برای تعلیم یک اجتماع هستند و باید همدیگر را پشتیبانی و تقویت کنند.

واقعا برای طنزپردازان قدرتمند سرزمین ما فرقی میکند یا کاری دارد که در عین اینکه یک روایت طنز میسازند، به جنبه های اخلاقی و عبرت آموزی هم نیم نگاهی داشته باشند؟ مطمئنا آنها استعداد این کارهارا دارند اما مسئولین صدا و سیما هم باید یک منشور و یا دستورکار مشخصی را تدوین کنند و در آن مشخص کنند که از عوامل خود اعم از کارگردان و بازیگر و غیره چه میخواهند...

و من الله توفیق


طنز:طرح سیما برای کودکان

جمعه 92/2/6 6:8 عصر| طنز شعر نقد انتقاد برنامه کودک صدا و سیما تلویزیون رقصجیغ دست هورا | نظر

طنز:رونمایی از طرح  تفصیلی صدا و سیما برای کودکان در ایام تابستان:

بشکن بشکنه...                 بشکن!

من نمیشکنم...                    بشکن!

حرمت باباها....                    بشکن!

حرمت مامانو ....                  بشکن!

محرم نامحرم  ...                  بشکن!

ایام محرم...                          بشکن!

 منو قبول دلری؟                   قر بیا!

دل وصول داری؟                    قر بیا!

من قر نمیام...                     ده بیا!

من قر نمیام...                     ده بیا!

تبلیغات گرون ...بعله....

جیگر بچه بسوزون... بعله...

پدر بابا در بیاد.... بعله

ما پول نداریم ... به ما چه!

ما پول نداریم ... به ما چه!

حالا بچه ها همه باهم جیغ دست هورا

بزن دست خوشگله را .....

اینوریا دست    اونوریها رقص

بیا بالا نانانانا

این کمره یا فنره

ماشاالله ماشالله بزن دست خوشگله رو

حالا کی از همه قشنگ تره؟ من من من من.....

****

ستاد شادسازی کودکان سیما

خوب کودکان عزیز دیگه شاد شدید کلی هم چیز یاد گرفتید .تابستان به سلامت...


جالب:توصیه های رهبر عزیز ما به سیما

پنج شنبه 92/2/5 11:23 عصر| توصیه نصیحت تذکر رهبر ایت الله خامنه ای صدا و سیما تلوزیون | نظر

 

مرور توصیه‌های فراموش شده رهبر انقلاب به مدیران رسانه ملی/1
اگر این برنامه را پخش کنید تلویزیون را می‎بندند؟ ببندند! شما اصلاً کارى را بکنید که آنها خوششان نمى‌آید؛ خیلی‌ها هم ‎می‌خواهند همان برنامه‌ها را ببینند

 

گروه فرهنگی رجا نیوز: یک سال بعد همین روزها، مطمئناً یکی از بحث‌های داغ، گمانه‌زنی پیرامون انتخاب رئیس جدید سازمان صداوسیما و شیوه‌ی کاری فرد منتخب خواهد بود. سازمانی که این روزها با چالش‌های زیادی روبروست و بیش از هر زمان دیگری منتقد دارد. منتقدانی که البته هر یک گفتمان متفاوتی را دنبال می‌کنند؛ گروهی از نبود برنامه‌های جذاب –به زعم خود همچون «آکادمی گوگوش» و «بفرمایید شام»- در رسانه‌ی ملی شکایت دارند و معتقدند محدودیت‌های بیش از اندازه بازار ماهواره‌ها را رونق بخشیده، در مقابل گروهی نیز از عدم قرابت صداوسیما با آرمان‌های انقلاب اسلامی گله دارند.

به گزارش رجانیوز، همین تکثر آرا و وجود سلائق گوناگون باعث شده تا در مورد صداوسیما نظریه و تئوری قطعی در بین منتقدان وجود نداشته باشد و مدیران نیز در این میان بین این سلائق متفاوت و گاهاً متضاد بلاتکلیف بمانند. از همین رو، در رجانیوز برآن شدیم تا طی سلسله مطالبی، در فاصله‌ی یک سال مانده به انتخاب رئیس جدید سازمان صداوسیما، گزیده‌ای از نظرات کمتر خوانده شده‌ی مقام معظم رهبری و حضرت امام خمینی (ره) را پیرامون برخی از چالشی‌ترین مباحث پیش روی صداوسیما منتشر کنیم؛ باشد که مورد توجه قرار گیرد:
در شماره‌ی نخست از این سلسله مطالب، تصمیم گرفتیم تا با طرح چند سوال، به سراغ یکی از چالشی‌ترین مباحث پیرامونی برنامه‌سازان رسانه‌ی ملی برویم: آیا جذب روشنفکرانی که معمولا دیدگاه متفاوتی از منویات شرع و عرف حکومت اسلامی دارند، باید در اولویت‌های رسانه‌ی ملی قرار گیرد؟ آیا رسانه‌ی ملی باید برای طرح آرمان‌های انقلاب، به فکر پذیرش این آرمان‌ها نزد همه‌ی سلائق حتی روشنفکران هم باشد؟ آیا لازم است از طرح برخی مباحث به دلیل احتمال دفع برخی اقشار خوددداری شود؟ آیا این مسئله که امروزه مخاطب در صورت ناخشنودی از رسانه‌ی ملی، فوراً به سراغ رسانه‌های دیگر از جمله‌ ماهواره‌ها خواهد رفت، می‌تواند توجیهی برای پرداختن به برخی مباحث نزدیک به خط قرمزها باشد؟ آیا پرداختن کنترل شده به برخی مباحث مسئله‌دار در تلویزیون، بهتر از جذب مخاطبین به ماهواره‌ها نیست؟
اگر فکر می‌کنید که این چند سوال، سوال‌های مهمی است؛ شما را دعوت می‌کنیم به مطالعه‌ی متن ذیل که از بیانات معظم له در دیدار سال 70 ایشان با مدیران شبکه‌ی دوم سیما برگرفته شده است و پاسخی است صریح از سوی ایشان به این سوالات:
«من با آن کسى که با تفکر اسلامى میانه‌یى ندارد، هیچ رودربایستى ندارم. شماها را نمى‌گویم؛ شما بچه‌مسلمانهاى خودمان هستید و دارید مثل من تلاش مى‌کنید؛ لیکن آن مخاطبى که فرضاً باور اسلامى در قلب او نیست و او این را نمى‌خواهد و این نوع عمل ما و تصرف ما و فعالیت ما را دوست نمى‌دارد، ما با او هیچ رودربایستى نداریم؛ نمى‌پسندد، نپسندد؛ خوشحال نمى‌شود، نشود؛ تلویزیون را مى‌بندد، در نهایت ببندد. البته باید تلاش بکنیم که تلویزیون را نبندد و گوش کند و ببیند؛ اما اگر فرض کردیم کار به آن‌جا رسید که یا ما باید هدف خودمان را دنبال نکنیم، تا او تلویزیون را نبندد؛ و یا این‌که هدف خودمان را دنبال کنیم، که طبیعتاً او تلویزیون را خواهد بست؛ در این‌جا ما دومى را ترجیح مى‌دهیم؛ او تلویزیون را ببندد؛ زیرا بسیارند کسانى که تلویزیون را نمى‌بندند و همین را که من مى‌گویم، مى‌خواهند...
بى‌شک در درون کشور ما کسانى هستند که همان انگیزه‌هاى ضدیت با این گرایشِ به اصطلاح «بنیادگرایى» را دارند؛ شما از آنها اصلاً رودربایستى نکنید. در تنظیم برنامه‌ى ادب و هنر، یا تنظیم برنامه‌ى کودکان، یا فیلم و سریال، هیچ‌وقت این فکر را نکنید که اگر ما این گرایش را نشان دادیم، ممکن است یک تیپ روشنفکرى که مثلاً خوانندگان فلان مجله‌ى هفتگى هستند، خوششان نیاید؛ به‌دَرَک، خوششان نیاید! شما اصلاً کارى را بکنید که آنها خوششان نمى‌آید؛ هیچ ملاحظه‌ى این چیزها را نکنید؛ نگویید ما این شخصیت را باید تجلیل کنیم، شاید آنها جذب بشوند؛ نه، شما ببینید آیا در تجلیل این شخصیت، نقطه‌ى منفى‌یى وجود ندارد؟ نگویید ما باید با این آقا مصاحبه کنیم، یا سخنرانى این آقا را در فلان سمینار یا در فلان مجموعه پخش کنیم، براى این‌که آن جناح هم به این کانال علاقه‌مند بشوند؛ نه، شما نگاه کنید ببینید آیا این حرکت شما براى آن هدفگیرى اصلى - که گفته شد - ضررى دارد یا ندارد؛ اگر ضرر دارد، اصلاً ملاحظه نکنید که فلان کسان ممکن است با این کار جذب بشوند؛ نه، بگذارید جذب نشوند؛ کاملاً صریح عمل کنید.
من یک آدم بسته‌ى بى‌اعتناى به خواست‌ها و هدفهاى - به اصطلاح امروز - دگراندیشان یا دگراندیشانه نیستم؛ نه، اسلام این مقدار سعه‌ى صدر دارد که همه‌ى حرفها را گوش کند؛ لیکن این‌جا اصلاً مسأله‌ى این نیست؛ در این‌جا مسأله، مسأله‌ى یک شخص در مقابل یک شخص نیست؛ این‌جا مسأله‌ى یگانه ابزار ناقص یک نظام در مقابل مجموعه‌ى توطئه‌هایى است که دارد انجام مى‌گیرد. بنده بیایم از همین یک ریالى که دارم، در مقابل میلیونها تومانى که دیگران دارند، بد استفاده کنم؛ براى این‌که مبادا آن دیگران بدشان بیاید، یا خوششان نیاید؟! این به‌هیچ‌وجه عاقلانه نیست.
امروز در عالم فرهنگ و هنر، شبکه‌ى نامرئىِ در سایه‌یى در داخل کشور فعال است، که هرکس این شبکه را نبیند، به نظر من باید در بینایى خودش شک کند. این شبکه در همه جا هم نفوذ دارد - یک جاهایى بیشتر، یک جاهایى کمتر - و تصمیمش بر این است که به ارزشهاى اسلام و انقلاب هجوم بیاورد. این شبکه در جهت همان سیاستهایى که اشاره کردم در سطح جهان فعال است، در داخل کشور دارد کار مى‌کند؛ انصافاً کار سازماندهى شده و خوب و دقیقى هم مى‌کند. آنها الان بر روى ضایع کردن، یا لااقل مسکوت گذاشتن چهره‌هاى خوب ما در شعر و در ادبیات و در هنر و در علم متمرکز شده‌اند؛ اما شما اینها را پیدا کنید و مطرحشان نمایید. من هیچ وجهى براى زنده کردن شخصیتى نمى‌یابم، جز این‌که گفته مى‌شود مى‌خواهیم دل عده‌یى را به دست بیاوریم! چرا باید این کار را بکنیم؟! چهره‌هاى خودى را بیاورید، مطرح کنید. (1370/11/07 بیانات در دیدار مدیران شبکه‌ى دوم سیما)
جالب آن است که حضرت امام خمینی (ره) نیز در نظراتی قریب به همین مضمون، تخفیف در محدودیت‌های رسانه با این توجیه که ممکن است مخاطبان به سبب این محدودیت‌ها جذب رسانه‌های دیگر شوند را کاملاً رد می‌کنند. به ویژه آنجا که در مورد موسیقی می‌فرمایند: «می‌گویند اگر چنانچه موسیقی در رادیو نباشد، آنها می‌روند از جای دیگر می‌گیرند موسیقی را، بگذار بگیرند از جای دیگر. شما عجالتاً آلوده نباشید؛ آنها هم کم کم برمی‌گردند به اینجا. این عذر نیست که اگر موسیقی در رادیو نباشد، آنها می‌روند از جای دیگر موسیقی می‌گیرند. حالا اگر از جای دیگر می‌گیرند، آیا ما باید به آنها موسیقی بدهیم؟! ما باید خیانت کنیم! این خیانت است به یک مملکتی، خیانت است به جوان‌های ما... اینکه می‌بینید که جوان‌ها اگر این نبود می‌روند سراغ موسیقی دیگر، برای این که اینها عادت کرده‌اند...» (صحیفه نور جلد 9 صفحه 205)
حالا بی‌آنکه قضاوتی کرده باشیم از شما می‌پرسیم: آیا این توصیه‌ها مبنی بر بی‌توجهی رسانه‌ی ملی به برخی از اقشاری که ممکن است علائقی متفاوت از سلیقه‌ی اسلامی انقلابی جامعه‌ی ما داشته‌ باشند، در مرحله‌ی عمل به اجرا درآمده است؟ منتظر پاسخ شما هستیم.

 

کد خبر:155774 - 

بند میم: داغ دلمان تازه شد... جهت گیریهای تلویزیون واقعا به سمت قبح زدایی از گناه/ تبلیغ تجمل گرایی/ ایراد ندانستن مرفه بیدرد بودن / .... پیش میرود.

 


آقای شهریاری در برنامه کودک

شنبه 92/1/31 5:35 عصر| نقد انتقاد صدا و سیما محمود شهریاری مجری برنامه کودک فتیله گزینش مجری تلویزیون | نظر

گزینش مجری در برنامه کودک...../اقای شهریاری در برنامه کودک

من خودم خیلی گناه و اشتباه دارم.اگر روزی خدا پرده از اعمالم بردارد ...

واقعا هم نمیدانم اخر و عاقبت چه کسی بهتر است و خدا چه کسی را بیشتر دوست دارد.چه کسی عاقبت به خیر میشود و چه کسی عاقبت به شر...

دوست دارم اگر خودم اشتباهی کردم و توبه کردم هم خدا مرا ببخشد و هم مردم اشتباهم را به رویم نیاورند...

نان مردم را هم دوست ندارم آجر شود...

اعتقاد دارم آقای شهریاری هم  از من انسان بهتری است و دوره ممنوع الچهره شدنش تمام شده و حق دارد عادی زندگی کند...

اما.......

مساله سر بچه ها و  برنامه کودک است.بهتر است ایشان به همان شبکه بازار بروند.در برنامه کودک بچه الگو میگیرد و مخاطب بچه ها هستند.آنها به مجریهایشان دل میبندند و مجری برایشان محبوب میشود.یک جور الگو....(خانم رضایی و خانم گیتی خامنه در کودکی ما). حرفشان را بچه ها راحت قبول مبکنند. منطقی است که بگوئیم این الگو ها نباید سوء سابقه داشته باشند. کسی که قبلا ممنوع التصویر شده جایش در برنامه کودک نیست ولو اینکه خیلی هم خوب شده باشد. پس فردا که به او علاقه مند میشود و بعدها میفهمد طرف ممنوع التصویر بوده و این از لحاظ تربیتی خوب نیست و ضربه میزند.

لپ کلام اینکه"اقای شهریاری بهتر است از برنامه کودک برود ....

ما قاطعانه درخواست میکنیم  حرف دلسوزان را گوش داده و منطقی رفتار کنید و برای مجریهای برنامه کودک مراحل گزینشی مناسبتری قرار دهید. 


زیارت عاشورا با صد لعن در دهه اول

جمعه 91/8/26 3:8 عصر| رای قرائت زیارت عاشوا با100لعن و100سلام تکرارعبارات
(اللهم العنه
| نظر

قصدداریم دردهه اول محرم هرروز بعدازنماز صبح "زیارت عاشورا" جهت نابودی دشمنان اسلام قرائت کنیم

برای قرائت زیارت عاشوا با100لعن و100سلام تکرارعبارات
(اللهم العنهم جمیعا)بجای کل لعن و
(السلام علی الحسین[تا]علی اصحاب الحسین)بجای کل سلام کفایت می کند
روایت ازامام هادی(ع)
منبع:مفاتیح نوین

---- نقل از آقای محسن فینی زاده وبلاگ  http://881009.parsiblog.com/

نکته : من خودم امروز خبر دار شدم و از فردا همراهی میکنم انشاالله اگر موفق شوم.