سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فرهنگ خنده بازاری...

شنبه 91/4/31 6:0 عصر| خنده بازار, مسخره کردن, جمهوری اسلامی ایران, رسانه ملی, خنداندن, | نظر

 

نقل از http://altaregh.blogfa.com/post/8

فرهنگ"خنده بازاری  "

در قسمتی از نامه 31 نهج البلاغه، که همان سفارشات و نصایح امام علی(ع) به فرزند بزرگوارش ، امام حسن(ع) است، سفارشی نیز در مورد دوری از خنداندن و مسخرگی و مزاح کردن بی مورد آمده است.

امیرالمومنین علی(ع) می فرمایند:فرزندم، مواظب باش از اینکه در سخن تو، سخنی مسخره آمیز نباشد، هر چند آن را از غیر خود نقل کنی.

***

خنده بازرادوباره چند تا مرد "از لحاظ قد و وزن و سن، بزرگ" دور هم جمع شده اند، و با مسخره بازی و ادا و شکلک در آوردن، و کاریکاتورِ دیگران شدن، مردم را در ساعت شلوغی بینندگان رسانه ملی! می خندانند. این آدم ها با افراد دیگری که پشت صحنه هستند، همه تلاش و همت خود را گذاشته اند و ساعت ها وقت هزینه کرده اند و از بهترین دکورها و دوربین ها و ... و... استفاده کرده اند، تا بتواند، حرکات و سکنات معروفترین آدم های کشور را بازسازی کنند، تا مردم را بخندانند، و این شده است اوج هنر و خلاقیت هنرمندان زحمتکش و خستگی ناپذیر کشور من...

حال به این فکر می کنم که اسلامی که ما می شناسیم و در مورد آن و برنامه های انسان سازش تحقیق کرده ایم، به شدت با مسخره کردن و لودگی کردن و ادای کسی را در آوردن مخالف است، و چگونه رسانه ای که- با اجازه شما جمهوری اسلامی آن را انداخته بودیم-خود را اسلامی می داند ، شب های عید و شادی مردم را که می تواند آرمانی ترین لحظات برای پیوند زندگی دنیایی آنها به عالم ملکوت باشد، با به سخره گرفتن دیگران ، برای خنداندن عموم مردم، به لجن گناه آلوده می کند. در بسیاری از احادیث و روایات و آیات قران مانند، آیه 11 سوره حجرات و آیه 1 سوره همزه، به شدت با فرهنگ مسخره کردن و لودگی کردن مخالفت شده است.

حتی سوای از دین اگر بخواهیم، این نوع برنامه ها و حرکت ها ، بر مبنای مسخره کردن دیگران را تحلیل کنیم، عقل انسان و منطق انسان می گوید: این کار، یعنی یکی را سوژه کردن، و حرکاتش را با شدت کمی بیشتر تقلید کردن، کاری غیر عاقلانه، غیر انسانی، و بی فکرانه است...

علی دائی، گورانسوای اینکه بخواهید در مورد متن موضوع دقیق شوید و رویش فکر کنید، اگر کمی به حواشی بسیار مهم این موضوع از بالا نگاه کنید و روی آن دقیق شوید، خواهید فهمید غیر از اینکه گروهی سوژه می شوند، و با مسخره شدن علت خنداندن مردم می شوند، و گروهی دیگران را سوژه و مورد تمسخر خود قرار می دهند- که البته این اوج بی هنری هنرمند ماست، که وقتی به عنوان مثال نمی تواند "علی دائی" باشد، ادایش را در می آورد- باید به این فکر کنیم که مردم ما کم کم به سوی فرهنگی کشیده می شوند ، که در مواقعی که شادند حتماً باید کسی و یا چیزی به هر شکل ممکن آنها را بخنداند، حال فرق نمی کند، این خنداندن به نارضایتی خداوند بزرگ در درجه اول ، و نارضایتی خلقی بینجامد.

صد البته تنها چیزی که بازده تمام این هزینه ها، ناراحتی و دلگیری مسخره شوندگان، و رواج یافتن فرهنگ به سخره گرفتن، و الگو شدن چهره هایی است که اصلاً لیاقتش را ندارند، و به باد رفتن آنچه از چرخه زحمت و تلاش جامعه(به اسم بیت المال است)می شود.

مسخره کردن...

چیزی که امروز به عنوان هنر به مردم ما القا و عرضه می شود و مسخره کننده(کسی که به شدت در قیامت کیفر خواهد شد) به عنوان هنرمند به مردم معرفی می شود.

به سخره گرفتن؛ چیزی که اسلام به عنوان گناهی بزرگ تمام قد در مقابلش ایستاده است، امام هادی (ع) می فرمایند:

مسخره کردن، تفریح سفیهان و کار جاهلان است.

اسلام در مسیر رشد انسانها آنها را کاملاً جدی و پر تلاش خواسته است.اسلام با لودگی و مسخرگی و بدتر از آن هزینه کردن برای الگو کردن آن در جامعه و فرهنگ سازی! آن بسیار مخالف است. حال افرادی در جامعه ما هستند، که با پشتیبانی بیت المال مسلمین و حمایت مسئولین، همه فکر و ذکرشان شده است که بنشینند، و فیلم و تصویر دیگران را ببینند، و بروند گوشه ای ، و ساعت ها وقت را صرف بهتر شکلک در آوردن از آن شخصیت بکنند، و بعد بیایند و آن را برای ملتی به نمایش بگذارند، و آیا غیر از مسخره بودن همه این جریان ، هیچ فکری می توان در مورد آن کرد؟

بدتر آنکه این فرهنگ را چنان به خورد مردم داده اند که اگر به آن اعتراضی هم بکنی ، سریعاً جلویت جبهه می گیرند، و دین اسلام را تحلیل می کنند ، که شاد نیست؛ و اگرهم بگویند شاد است، ما را ضد دین معرفی می کنند. قداست شاد کردن مردم را به جایی رسانده اند که مردم، شادی را در همین راه می یابند، و برایشان راهی غیر از این ، متصور نیست، و به جایی رسیده اند که اگر کسی؛ مانند اقای "علی دائی" دست به اعتراض بزند و شکایت کند، او را بی جنبه و عصبی می خوانند.

و اما، نتیجه این اتفاق و جریان را بیشتر از همه مولود یک علت می دانم، و آن اینکه مسئولین و مجریان کنترل کننده این جریان، جدا از ادعایشان به مسلمانی و مومن بودن، درست در جهت عکس دین حرکت می کنند، و می بینیم که اسلام راهش و سبکش با کاری که این دوستان می کنند کاملاً در تضاد است، و تفکر قرانی را مدتهاست که بوسیده اند و به کناری گذاشته اند(البته اگر قبلاً داشته بودند)، وآنچه مانده است، تفکر خدا گریزی و دین ستیزی است ، اما در قالب دین و ایمان و میلاد و عید وجشن های مذهبی...

خدا هدایت کند ما را...

غلام حسین علوی

این مقاله در رجا نیوز منتشر شده است